نئاندرتالها یا هوموساپینس ها؛ کدام یک خالق قدیمیترین اثر هنری جهان بودند؟
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۹۳۵۵۲
فرارو- هنر خلق شده توسط نئاندرتالها شاید انتزاعیتر از فیگورهای کلیشهای و نقاشیهای کشیده شده از حیوانات در غارها توسط هوموساپینس (انسان خردمند) در دوره پس از ناپدید شد نئاندرتالها در حدود ۳۰ هزار سال پیش بوده باشد. با این وجود، باستان شناسان درک این موضوع را آغاز کرده اند که هنر نئاندرتال در نوع خود تا چه اندازه خلاق بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، گمان میرود که هوموساپینسها دست کم از ۳۱۵ هزار سال پیش در آفریقا تکامل یافته بودند. جمعیت نئاندرتالها در اروپا دست کم به ۴۰۰ هزار سال پیش باز میگردد. در اوایل ۲۵۰ هزار سال پیش نئاندرتالها مواد معدنی مانند هماتیت و منگنز را با مایعات مخلوط میکردند تا احتمالا برای تزئین بدن و لباس رنگهای قرمز و سیاه درست کنند.
این طبیعت انسان استپژوهشهای باستان شناسان دوره پارینه سنگی در دهه ۱۹۹۰ میلادی دیدگاه رایج درباره نئاندرتالها که به عنوان موجوداتی نادان قلمداد میشدند را تغییر داد. اکنون میدانیم که نئاندرتالها به دور از تلاش برای همگام شدن با هومو ساپینسها تکامل رفتاری متفاوتی داشتند. مغز بزرگ نئاندرتالها نگهداری تکاملی خود را به دست آورد. ما از یافتن بقایایی در غارهای زیرزمینی از جمله ردپاها و شواهدی از استفاده از ابزار و رنگدانهها در مکانهایی که نئاندرتالها حضور داشتند میدانیم که به نظر میرسد آنان در مورد دنیای اطراف خود کنجکاو بوده اند.
چرا آنان از دنیای نور به اعماق خطرناکی که در آن غذا و آب آشامیدنی وجود نداشت میرفتند؟ در این باره نمیتوانیم پاسخی قطعی ارائه کنیم. با این وجود، از آنجایی که گاهی اوقات این به غار رفتن خلق آثار هنری روی دیوارههای غار را نیز شامل میشد احتمالا از سوی نئاندرتالها به نوعی جایگزین اکتشاف معنادار محسوب میشد. نئاندرتالها در گروههای کوچک و نزدیک به یکدیگر زندگی میکردند که به شدت کوچ نشین بودند.
هنگامی که آنان به سفر میرفتند اخگرها را با خود حمل میکردند تا در پناهگاههای صخرهای و سواحل رودخانهای که در آن اردو زده بودند آتشهای کوچکی روشن کنند. آنان از ابزاری برای تیز کردن نیزهها و قصابی لاشه استفاده میکردند. ما باید نئاندرتالها را به عنوان گروههای خانوادگی در نظر بگیریم که از طریق مصالحه و رقابت مداوم کنار یکدیگر قرار گرفته بودند. اگرچه آنان در گروههای کوچک سازماندهی شده بودند، اما واقعا دنیایی از افراد بودند.
تکامل فرهنگ بصری نئاندرتالها در طول زمان نشان میدهد که ساختارهای اجتماعی آنان در حال تغییر بوده است. آنان به طور فزایندهای از رنگدانهها و زیور آلات برای تزئین بدن خود استفاده میکردند. شاید زمانی که رقابت برای رهبری گروه پیچیدهتر شد نئاندرتالها بدن خود را آراستند.
رنگها و زیورآلات پیامهایی را در مورد قدرت انتقال میدادند و به یک فرد کمک میکردند تا افراد دیگر را در مورد قدرت و شایستگی خود به منظور رسیدن به جایگاه رهبری متقاعد کنند. سپس دست کم ۶۵ هزار سال پیش نئاندرتالها از رنگدانههای قرمز رنگ برای نقاشی روی دیوارههای غارهای عمیق در اسپانیا استفاده کردند و در غار آردالس در نزدیکی مالاگا در جنوب اسپانیا بخشهای مقعر استالاکتیت (چکنده سنگ، ستونی از مواد معدنی است که به صورت قندیلی از سقف غار آویخته باشد)های سفید روشن را رنگ آمیزی کردند.
در غار مالتراویسو در اکسترمادورا در غرب اسپانیا نئاندرتالها با دور دستان شان طراحی میکردند. در لاپاسیگا در کانتابریا در شمال اسپانیا یک نئاندرتال با فشار دادن مکرر نوک انگشتان پوشیده از رنگدانه به دیوار شکل یک مستطیل را ترسیم کرده است. ما نمیتوانیم معنای خاص این علائم را حدس بزنیم. با این وجود، این علائم نشان میدهند که نئاندرتالها دارای قوه تخیلی قویتر از آن چه پیشتر تصور میشد بوده اند. بعدا حدود ۵۰ هزار سال پیش زیور آلات شخصی برای تزیین بدن به وجود آمد.
آن زیورآلات به اعضای بدن حیوانات یعنی آویزهای ساخته شده از دندانهای گوشتخوار، صدفها و تکههای استخوان محدود میشد. این گردنبندها شبیه به گردنبندهایی بودند که در همان زمان توسط هوموساپینسها استفاده میشد و احتمالا بازتاب دهنده یک ارتباط مشترک ساده بود که هر گروه میتوانست آن را درک کند.
آیا فرهنگ بصری نئاندرتال با فرهنگ هوموساپینس تفاوت داشت؟ احتمالا چنین تفاوتی وجود داشت اگرچه این تفاوت در پیچیدگی نبوده است. نئاندرتالها دهها هزار سال پیش از ورود هوموساپینس به اروپا هنر غیر فیگوراتیو تولید میکردند و نشان میدادند که به طور مستقل آن را خلق کرده اند.
با این وجود، نوع خلق آثار هنری آنان متفاوت از هوموساپینسها بود. ما هنوز هیچ مدرکی مبنی بر این که نئاندرتالها آثار هنری فیگوراتیو مانند نقاشیهایی از حیوانات را خلق کرده اند در اختیار نداریم در حالی که هوموساپینسها چنین آثار هنریای را از دست کم ۳۷ هزار سال پیش به طور گسترده خلق کرده اند. هنر فیگوراتیو نه نشان مدرنیته است و نه فقدان آن نشانی از بدوی بودن.
نئاندرتالها از فرهنگ بصری به شیوهای متفاوت با جانشینان خود استفاده کردند. رنگها و زیور آلات آنان باعث انتقال پیامهای بین اعضای گروه نئاندرتال از طریق بدن شان میشد و برخلاف هوموساپینسها از ترسیم و خلق تصاویر برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده نمیکردند.
ممکن است قابل توجه باشد که گونههای ما تا زمانی که نئاندرتال ها، انسان تباران دنیسووا و دیگر گروههای انسانی منقرض شده بودند یعنی در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار سال پیش تصاویری از حیوانات یا هیچ چیز دیگری خلق نکردند. با این وجود، در آفریقا تنوعی در این موضوع در حال ظهور بود. اجداد اولیه ما از رنگدانهها و نشانههای غیر تجسمی خود استفاده میکردند تا به نمادهای مشترک گروههای اجتماعی مانند دستههای مکرر خطوط و الگوهای خاص اشاره کنند.
به نظر میرسد هنر نئاندرتالها کمتر در مورد افراد و بیشتر در مورد جوامع بوده است و این کار را با استفاده از علائم مشترکی مانند علائم حک شده در غار بلومبوس در آفریقای جنوبی شبیه طرحهای قبیلهای انجام داده بودند. در آن زمان قومیتها در حال ظهور بوده و گروهها از طریق قوانین و قراردادهای اجتماعی در کنار یکدیگر قرار گرفته بودند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: نئاندرتال ها نئاندرتال ها نئاندرتال ها هوموساپینس ها هزار سال پیش رنگدانه ها آثار هنری گروه ها دست کم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۹۳۵۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا میدانید قدیمیترین مقابر صخرهای ایران کجاست؟
جام جم آنلاین؛ گوردخمههای ایران، از ارزشمندترین مکانهای باستانی و بناهای صخرهای کشور است. بسیاری از این گوردخمه ها را می توان در استان کرمانشاه پیدا کرد. کرمانشاه یکی از تاریخی ترین مناطق کشور است که چند مورد از معتبر ترین سایت های باستانی دنیا همچون محوطه تاریخی بیستون را در دل خود جای داده است. یکی دیگر از این سایت های معتبر باستانی، گوردخمه اسحاق وند یا سکاوند است.
گوردخمه ها از قدیمی ترین انواع معماری صخره ای در ایران است که در دل کوه ها و صخره های مرتفع تراشیده می شدند. این بناهای صخره ای در حقیقت مقبره هایی هستند که متوفیان (افراد دارای اهمیت) را در آن ها به خاک می سپردند. نحوه خاکسپاری این متوفیان در ایران باستان به طرزی متفاوت بود. ایرانیان خاک را مقدس می دانستند، بنابراین، از دفن کردن اجساد درون آن خودداری کرده و آن ها در محفظه های صخره ای مخصوصی که تراشیده بودند، قرار میدادند.
از ایران باستان گوردخمه های بسیاری باقی مانده است که باستانشناسان در مورد قدمت آن ها اتفاق نظر ندارند. بسیاری از گوردخمه های کشور مادی هستند، بسیاری هخامنشی اند و برخی نیز به دوره های بعدی مربوط اند. در واقع گوردخمه های ایران را می توان به گوردخمه های مادی، گوردخمه های هخامنشی و گوردخمه های پس از هخامنشیان تقسیم کرد.
اسحاق وند، بنایی مادی یا هخامنشی
گوردخمه های اسحاق وند در حقیقت سه گوردخمه تاریخی هستند که ابعاد متفاوتی دارند. این گوردخمه ها در استان کرمانشاه، در حدود ۲۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان هرسین و در دل صخره های مرتفعی مشرف به روستای «دهنو» واقع شده اند. این گوردخمه ها به سکاوند نیز شهرت دارند و مردم محلی این منطقه به آن ها «فرهاد تاش» می گویند. به دلیل وجود روستایی به نام اسحاق وند در حوالی این گوردخمه ها، نام آن ها را اسحاق وند گذاشته اند.
پیرامون قدمت این گوردخمهها، اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. بسیاری از باستان شناسان خارجی و داخلی، قدمت گوردخمه اسحاق وند را به دوره مادها نسبت می دهند. ولی برخی نیز همچون هرتسفلد، آن ها را مربوط به دوره هخامنشیان می دانند. طبق نظر ارنست امیل هرتسفلد باستان شناس آلمانی تبار، گوردخمه میانی، مقبره گئومات مغ است. داریوش اول در کتیبه بیستون خودش، داستان سرکوبی گئومات مغ یا همان بردیای دروغین را به تفصیل تعریف کرده است. عده کمی نیز این مقابر صخره ای را مربوط به دوره سلوکیان می دانند. به هرحال طبق نظر بسیاری از باستان شناسان، احتمال اینکه این گوردخمه ها مادی باشند بیشتر از هخامنشی بودن آن هاست.
مجموعه اسحاق وند یا سکاوند، متشکل از سه گوردخمه است که هر کدام ابعاد متفاوتی دارند. گوردخمه سمت راستی نسبت به دو گوردخمه دیگر، در ارتفاع بالاتری قرار گرفته است و حدود ۲.۱۰ متر عرض دارد. عرض دریچه گوردخمه میانی ۱.۶۳ متر است و عمق آن نیز ۱.۷۵ متر می باشد. گوردخمه سمت چپ نیز ۸۵ سانتی متر عمق دارد و عرض آن ۲.۱۰ متر است.
در اطراف تمام این گوردخمه ها تزئینات ساده ای تراشیده شده اند. علاوه بر قاب بندی های ساده ای که دور تا دور این سه گوردخمه ایجاد شده اند، در قسمت بالای گوردخمه میانی، تصویر تمام قد مردی با ارتفاع ۱.۸۷ متر به صورت نیمرخ و به زیبایی هر چه تمام تراشیده شده است. این فرد که هویتش مشخص نیست، لباسی بلند و چیندار به تن کرده است و دست های خود را به حالت دعا و نیاش پروردگار به سمت آسمان و جلوی صورتش بلند کرده است. همچنین در مقابل این فرد، یک آتش دان با ارتفاع حدود ۹۴ سانتی متر و یک مشعل سوزان با ارتفاع ۸۳ سانتی متر قرار گرفته است. پشت سر این مشعل و آتش دان، فردی با قامت حدود ۸۰ سانتی متر حجاری شده است که به نظر می رسد در حالی که دستهایش رو به سمت آسمان است، از پشت سرش چیزی را بر دست دارد.
شهرستان هرسین در ۴۴ کیلومتری جنوب شرق کرمانشاه قرار دارد.